خاطرات یک ني ني از دوران انفرادی :
خاطرات یک ني ني از دوران انفرادی : شروع : تا چند وقت پيش نبودم اما حالا زندگي مشتركم را شروع كرم و فعلا براي مسكن رحم را براي چند ماه اجاره كردم........البته به محض تمام شدن مهلت صاحب خانه مرا بيرون مي اندازد و تمام وسايلم را هم مي گذارد توي كوچه !!!!!!!!! اظهار وجود: هنوز كسي از وجودم خبر ندارد .البته وجود كه چه عرض كنم .هرچند ساعت يكبار تا مي خواهم سلول هايم را بشمرم همه از وسط تقسيم مي شوند و حساب و كتابم به هم مي ريزد. زندان: گاهي وقت ها فكر ميكنم مگه چه كار بدي كردم كه مرا به تحمل يك حبس 9 ماهه در انفرادي محكوم كرده اند ؟؟؟؟!!!!!!!!!...
نویسنده :
مامان و بابا
9:02